توی این دو روز این فیلما رو دیدم:
"گربه روی شیروانی داغ" رو خیلی سال پیش دورانی که تازه بالغ شده بودم دیدم. دوبله فارسی روش بود. از کل فیلم هیچی یادم نمونده بود جز اون صحنه آخر که "بریک" از اتاق خواب طبقه بالا "مگی" رو صدا میکنه. و وقتی مگی وارد اتاق میشه، با حالت خواستن بهش میگه: "در رو قفل کن". حس برانگیختگی داشت برام اون زمان. اینبار هم.
"گرینچ چگونه کریسمس را دزید" رو به پیشنهاد دوستی که با گرینچِ توی فیلم همزادپنداری کرده بود دیدم. یه فانتزی کریسمسی بود. سرگرم کننده. دیدن شباهتهایی که دوستم ادعا کرده بود بین گرینچ و خودش وجود داره بامزه بود.
"شوهرها و زنها" و "منهتن" رو ندیده بودم قبلن. هر دو رو دوست داشتم. اولی رو بیشتر. وودی الن عجوبهایه در عالم شناخت پیچیدگیهای روابط زن و مرد. دیتیل براش مهمه. دقیقا اون ریزهکاریهایی رو بولد میکنه که همه درگیرشن توی رابطه ولی نمیشناسنش. هم خوب میبینه و هم خوب می پردازه بهش.
ویار فیلم دارم چند روزه.
No comments:
Post a Comment