الوعده وفا...
اینجا جاییست که من مینویسم. ترجیح داده بودم مخفی بماند. به جز تعداد انگشتشماری از دوستان نزدیکم بقیه کسانی که میخواندنش غریبه بودند. ترجیح الانم اینست که دیگر مخفی نباشد. دلایلی هم دارم برای این انتخابم. اولین و مهمترینش این است که منِ این روزها شجاعتر است از قبلترهایش. و راحتتر دستکم با خودش. مهربانتر حتی. نمیترسد یا دقیقتر بگویم کمتر میترسد از قضاوت و برداشت مقرضانه. به دل میگیرد همچنان ولی آسانتر میگذرد و میبخشد. یادتر گرفته که تا جایی که میشود خودش باشد. برای خودش زندگی کند. حرفها را بشنود و نظرها را -سعی کند- محترم بداند ولی کار خودش را بکند به روشی که دوستتر دارد. برایش مسلم شده و باور دارد که البته که به تعداد آدمها برداشت وجود دارد ولی قضاوت هیچ آدمی زندگیاش را دگرگون نکرده تا امروز و از این به بعد هم نمیکند.
دلیل دیگر اینکه از سختترین و جانکاهترین مرز زندگیاش گذشته و علیرغم تصورش زنده مانده؛ زخمهایش را لیسیده و باز هم خندیده، لذت برده و ادامه داده. فهمیده که پوست دلش کلفتتر از پوست بدنش است و ناملایمات را تاب میآورد بر خلاف انتظار. به مکانیسمهای عادت و فراموشی و جان سالم هرچند پارهپاره بهدر بردنهای آدمیزادی ایمان آورده. ترسهایش ریخته تا حدودی.
آخرین دلیل هم اینکه نوشتن را دوست دارد. روزگاری قصه دیگران را خواندن به یادش آورده که تنها نیست در «گردابی چنین هایل». همذات پنداری کرده با خیلیها که از درونشان نوشته و مینویسند. حس رهایی داشته برایش این «تنها به درد نماندن». فهمیده چه زندگیهامان شبیه هم است در بطن؛ چه داستانهامان تکراریست در طول زمان. شاید خواندن اینها هم به درد کسی خورد.
هنوز آن ته و توها تردید هست. کمی نگرانی هست. ورِ بااعتمادبهنفسِ حقبهجانبم با ورِ محافظهکارِ حقباشماستم در مناظره و جدال است. زور اولی میچربد و اینجا را علنی میکنم. این شما و این قرقره من.
و اما: آنچه اینجا میخوانید همه زندگی من نیست، داستان هم دارد. تجسم و رویا هم دارد. حکم کلی نمیدهد. پایه و اساس علمی واضح است که ندارد. صرفن نوشتههای من است از سر تفنن، بیکاری، تنهایی، سودازدگی و عادت به نوشتن.
این همه توضیح و اعلام برائت نشان میدهد که آنقدرها هم که ادعا میکنم جسور نیستم هنوز و همچنان خودم را توضیح میدهم.
کامنت اول!
ReplyDeleteکامنتدونیت چرا کار نمیکنه؟ فقط همین یکی کار میکنه انگار. میخواستم بگم که خوش اومدی
ReplyDelete:) خیلی قشنگ مینویسی، آدم موقع خوندن صدات رو هم میشنوه
نمیدونم چرا کار نمیکنه. مرسی. خوشحالم که میخونی :)
ReplyDelete