دلم نامهپراکنی میخواهد. عنوانهای معنادار به دیگری دادن. کلمهبازی کنیم. مراسمش رو دوست دارم؛ دینگِ ایمیل وارده، نیشِ باز و یکنفس از سابجکت تا اسم ته نامه رفتن و باز از نو خواندن و خواندن، جواب نوشتن. پستچیها، خداحفظشان کند، چه آدمهای دوستداشتنیای هستند. چه شغل شریفی دارند. در عصر نامههای برقی، نامه کاغذی تابستان نود چه چسبید. محتوای دلتنگِ غمگینش به کنار. جمله «ذوق دارم زودتر برم پستش کنم...» چه لبخند گشادی روی لبم آورد در آن دوره طولانی و گرم و شلوغ.
از پیشرفت تکنولوژی لذت ببرید ولی نامه کاغذی با دستخط خودتان، با بوی خودتان بفرستید. کاغذهای گویایی که هزار بار تایشان باز میشود و در انتها به سینه و لب میچسبند. به یکدیگر نامه بنویسید. خلاق باشید. کون تا پستخانه رفتن هم اگر ندارید برقی بنویسید. کلن بنویسید. بچسبانید به آینه دستشویی؛ خوابالو و پفی که بیدار شد برود مسواک بزند، ذوق کند. روی دستمالتوالت بنویسید «تولدت مبارک! کاغذ گیر نیاوردم!» و بگذارید روی بالشتش. با انگشت روی خاک ماشینش بنویسید. چشم حافظه بهتری دارد تا گوش. کلام از یک گوش میآید از دیگری میرود. چشم فیلم و عکس میگیرد. ثبت میکند. کلمههایی که با فرم منحصربهفرد دستخط محبوبتان ثبت میشوند خوب میمانند برای زمستانهای سرد و طولانی.
خیلی خوب بود مرسی :)
ReplyDelete