Pages

Sunday, October 30, 2011


تازه از داون تاون برگشتیم خونه. کتری رو که گذاشتم روی گاز، اومدم جای همیشگی‏م روی فوتان ولو شدم. پینک فلوید Time می‏خونه و من دارم از حالم لذت می‏برم. اینم از هالوین امسال. حوصله ندارم از هالوین بنویسم. خیلی هم باهاش احساس نزدیکی نمی‏کنم راستش. روز من یکی نیست واقعا. حوصله هم ندارم توضیح بدم که چرا نیست.
با همسر هات‏داگ و گیرو دکه‏ای خوردیم و چسبید. الانم چای داغ با عطر هل می‏چسبه.


 Comfortably numb هم از اون آهنگاس‏ها. آدمو از زمین چند سانتی بلند می‏کنه. الان کلا یه حال خوشی دارم که نوشتن‏م نمیاد. می‏خوام خودمو بسپرم به معجزه موزیک و طعم هِلِ چای و مزه مزه کنم الانمو...

No comments:

Post a Comment