Pages

Friday, December 2, 2011

کم کم دارم به اهمیت و نقش پول در زندگی، و رفاه و آسایشی که همراهش میاد پی می‏برم. همون اهمیتی که همیشه با سرسختی و اطمینان انکارش می‏کردم. انتخاب‏های زندگیم هم همیشه بر همین اساس بوده تا حالا. منی که عموما در مورد ثروت با اَه و پوف حرف می‏زدم و نگاه از بالابه پایین داشتم به مادیات، از موضعم پایین اومدم و دارم تسلیم تفکر کاپیتالیستی جامعه‏م می‏شم. 
گذشت اون زمانی که علم برای خیلیا بهتر از ثروت بود یا ثروت احترام نمی‏آورد. "با پول همه چی رو نمی‏شه خرید" هم مدتهاست تاریخ مصرفش گذشته. دنیا روز به روز مصرفی‏تر و پول‏محورتر می‏شه. آدما با پول همه کار می‏تونن بکنن. حتی برای کسب همون علمی که ‏توی انشاها در ستایش مقامش روده درازی‏ها شده، خیلی جاها باید دم ثروت رو دید. کلاه آدمایی مثل من هم که اساس زندگیشون در ضدیت با مادیات بوده پس معرکه‏س. بعله! حالا از بوت چرم و ست گردنبند-گوشواره-دستبند کریستالی سبز Swarovski هم که بگذریم، Roger Waters داره میاد شهرمون و من پول برای خرید بلیط کنسرتش ندارم. نگرانی جور نشدن شهریه دانشگاه هم که بماند برای یه منبر دیگه که همه دستمال دم دستشون باشه.

جمله حکیمانه "زر در ترازو، زور در بازو" مال کیه؟

No comments:

Post a Comment