Pages

Friday, October 19, 2012

سری که درد نمی‏کند را دستمال نمی‏بندد، درست و متین. ولی سری که درد می‏کند را هم نباید دستمال بست؛ باید خودش بیاید و دست بزرگش را فشار بدهد روی پیشانیت. آنجا که زُق‏زُق می‏کند. بعد باید چشمهایت را ببندی و درد آرام‏آرام جایش را بدهد به یک حال خوش مدام. درد که رفت متولد شده‏ای. زیر همان دستان بزرگ از نو متولد شده‏ای. دست‏ها را به خاطر بسپار دستمال رفتنی‏ست...