Pages

Wednesday, September 5, 2012

کاش طراح‏های لباس یه فکری هم به حال آدم‏های تنهایی که مهمانی دعوت می‏شوند بکنند تا زیپ همه پیراهن‏های تنگ عالم جایی نباشد که جان آدم بالا بیاید و استخوان ترقوه آدم در برود تا بالا بکشدشان. بعله همه ما زنها وقتی لباس تنگ مهمانی می‏پوشیم، دلمان غش می‏رود و تصورمی‏کنیم که خیلی سکسی و تو‏دل‏برو می‏شویم که موهامان را بالا بگیریم و از جان جانان بخواهیم که کمکان کند و زیپ را برایمان بالا بکشد؛ او هم همچنان که با ملایمت کمک‏مان می‏کند و انگشتهایش به پوست‏ تن‏مان می‏خورد، شوخی‏های زیپیِ «بالا بکشم یا پایین»‏ی بکند و دست آخر گردنمان را با پرشور و طولانی ببوسد و چشم‏هایش ستاره‏ای بشود از داشتن همچین لعبتی. ولی هیچ خوشمان نمی‏آید که وقتی تنها هستیم، همه جایمان رگ‏به‏رگ شود تا لباس دلخواه به تنمان برود و از مهمانی هم که برمی‏گردیم، آنقدر با پایین کشیدنش کلنجار برویم که دست آخر زیپ در برود و مجبور باشیم با همان لباس بخوابیم. زیپ‏‏های آدم‏های تنها را حالا اگر جلو نمی‏گذارید که تابلو نشود در پهلو که می‏توانید بگذارید.